سیره عملی امام خمینی(رحمة اللّه علیه)
امام راحل(ره)به مصداق العلماءُ ورثةُ الانبیاء در اسوه بودن نیز از انبیاء ارث برده است.وقتی میتوان آن حضرت را اسوه قرار داد که بر سیرهء نظری و عملی ایشان وقوف داشته و آنگاه تبعیت کرد.
برای رسیدن به این مقصود، خاطراتی از ایشان را به اختصار میآوریم تا تحلیل مختصری از رفتار آن حضرت را چراغ راه خود قرار دهیم.
1.خانم فریده مصطفوی
امام همهء مستحبات نماز را انجام میدادند.به نماز اول وقت خیلی مقید بودند و همیشه ما را به نماز اول وقت توصیه میکردند.آقا همیشه در موقع نماز حتما عطر میزدند.
2.حجت الاسلام و المسلمین مسیح بروجردی
یکبار امام نماز مغرب را خوانده و مشغول تعقیبات و مستحبات پس از نماز بودند که آقایان آیت اللّه خامنهای،حجت الاسلام و المسلمین هاشمی رفسنجانی،آیة اللّه موسوی اردبیلی و میر حسین موسوی به محضر ایشان رسیدند.یکی یکی سلام میکردند و امام همین طور که رو به قبله نشسته و مشغول تعقیبات بودند بدون اینکه صورتشان را برگردانند اندکی سرشان را پایین میآوردند و جواب سلام را میدادند.
آقای هاشمی خیال میکرد امام در حال نماز است که فقط پاسخ سلام آنها را داده است،لذا گفتند:مثل اینکه آقا دارد نماز میخواند.حال آنکه امام حتی مشغول نوافل نشده بودند و همانطور رو به قبله نشسته بودند.بعد بلند شدند و اذان و اقامه نماز عشا را خواندند و بعد از نماز بود که برگشتند به طرف آقایان و احوالپرسی کردند.ایشان تا این حد مقید بودند که حتی در تعقیبات نمازشان به این طرف و آن طرف نگاه نکنند.
3.آقای غلامعلی رجایی
آن گونه که خود شاهد بودهام یا از نزدیکان امام شنیدهام نکتهء مورد اتفاق همگان این است که امام مستحبات نماز را کاملا بجای میآوردند مثلا در سجده مستحب است بینی انسان به خاک گذاشته شود،لذا امام گاهی از دو مهر کوچک و گاهی از یک مهر بزرگ برای رعایت این استحبات استفاده میکردند.همچنین پس از تشهد مستحب است گفته شود«فتقبل شفاعته و ارفع درجته»که امام در تمام نمازهایشان این استحبات را رعایت میکردند.
4.آقای عیسی جعفری
تا جای که من سالها در محضر امام بودهام میتوانم بگویم امام هیچوقت نماز غفیلهشان را بین نماز مغرب و عشا را ترک نکردند.آقا اخیرا این نماز و سایر نوافل را به صورت نشسته میخواندند.
5.آقای عیسی جعفری
من بارها شاهد بودم که امام پس از اینکه نماز واجبشان تمام میشد هردو دست را به روی چشمانشان میگذاشتند و آیت الکرسی و آیات دیگری را که در این رابطه وارد است میخواندند.
6.آقای عیسی جعفری
امام زیارت معصومین علیهم السلام پس از هر نماز را ترک
توسعه مدیریت » شماره 36 (صفحه 30)
نمیکردند ایشان معمولا پس از اینکه نمازشان تمام میشد و تعقیبات و نوافل و اذکار و مستحبات را به جا میآوردند برمیخاستند و به معصومین(ع)سلام میفرستادند.
7.حجت الاسلام و المسلمین ناصری
امام در سجده آخر نماز ذکری را خیلی آهسته میخواندند که من هرچه دقت میکردم،نمیشنیدم که چه ذکری را میگویند تا اینکه یک روز که با امام از حرم حضرت امیر المؤمنین(ع) میآمدیم در مسیر از ایشان پرسیدم:آقا در سجدهء آخر نمازتان یک ذکری را آهسته میگویید این ذکر چی هست؟فرمودند: «اللهم ارزقنی التجافی عن دار الغرور و الانابه الی دار الخلود و الاستعداد للموت قبل حلول الفوت».
8.آقای غلامعلی رجایی
از یکی از اصحاب امام نقل میکنند امام در آخرین سجده نماز عصرشان همیشه ذکر یا کریم یا لطیف را میگفتهاند ایشان میگفت:«این دو کلمه بقدری جامعیت دارند که انسان را از هر ذکر دیگری مستغنی میکند،چون هرچه را که انسان از خدا طلب کند یا بواسطه کرم و یا لطف حضرت حق است که به او اعطا خواهد شد».
9.خانم فاطمه طباطبایی
امام واقعا هنگامی که نزدیک نماز میشد سر از پا نمیشناختند.به هرکس که در اتاق بود صراحتا میگفتند بروید که وقت نماز است و همیشه در یان لحظات یک تبسمی پیدا میکردند کا آدم احساس میکرد انتظار لحظات شیرینی را میکشند.
10.آقای عیسی جعفری
امام هر روز از ساعت دوازده مقدمات نماز ظهر را شروع میکردند و ساعت یک و پنج دقیقه نماز و تعقیباتشان تمام میشد.بعد تشریف میآوردند و ناهار میخوردند.
11.خانم دکتر زهرا مصطفوی
من از سن چهار سالگی تا آلان به یاد دارم که صدای اذانی نشنیدهام که همراه با نماز امام نباشد چه صبح،چه ظهر و چه مغرب
12.خانم دکتر زهرا مصطفوی
یک چیز خیلی عادی برای ما نماز امام بود در اول وقت ظهر،یعنی تا یاد دارم ایشان اول ظهر وضو میگرفتند و به نماز میایستادند.
13.خانم دکتر زهرا مصطفوی
یک شب ساعت هفت بود که رفتم منزل امام.وقتی خلاصهء اخبار را شنیدم بعد با عجله گفتم بلند شوم نمازم را بخوانم.
وقتی نماز را خواندم و برگشتم خدمت امام،آقا گفتند من احساس میکنم مسؤولم اگر به تو نگویم.من مطلبی را میخواهم به تو بگویم-فکر میکنم دستشان را زدند روی سینهشان-گفتند اگر نگویم میترسم مسؤول باشم.شما چرا اینقدر اهمال میکنی به نمازت؟گفتم:من بیرون بودم،دانشکده علوم بودم.بعد از آنجا هم جای دیگری رفتم بعد از آنجا به منزل آمدهام.امام گفتند:نه برنامهات را جوری کن که نمازت اول وقت باشد.میدانی نماز ستون دین است و اگر نماز قبول نشود به هیچ عبادتی نگاه نمیکنند.من گفتم خداوند وقت وسیع برای ما قرار داده است.ما خودمان نباید ضیقش کنیم.من فکر میکردم اهمال به این است که ما گاهی بخوانیم،گاهی نخوانیم، نه اینکه به اصطلاح نماز در اول مغرب نباشد و ساعت هفت و نیم یا هشت باشد.ولی امام گفتند:نه خیر عدم اهمال و خفیف نشمردن به این است که شما هر کجا هستید نماز اول وقتتان را بخوانید.آن وقت یک مثالی از یک فردی زدند که اسم او در خاطرم نیست.آقا میگفتند یک کسی اینطور بوده که در خیابان اگر داشت میرفت و صدای اذان را میشنید از ماشین پیاده میشد،کنار خیابان نمازش را میخواند.
14.خانم فریده مصطفوی
امام از نظر تربیتی،برای ما یک الگو بودند.وقتی کاری را به ما میگفتند«انجام ندهید»ما میدیدیم ایشان در تمام مدت عمرشان آن کار را نمیکنند،قهرا ما هم انجام نمیدادیم.
مثلا وقتی به ما میگفتند:«اول وقت باید نماز بخوانید».
خودشان از نیم ساعت به ظهر وضو میگرفتند و مشغول قرآن و بعد خواندن نماز میشدند و ما هم داخل حیاط مشغول بازی بودیم.آقا یک مرتبه هم نیامدند صدا کنند که:«دخترها!بایستید برای نماز.بیایید،من ایستادهام،پشت سر من یا خودتان نماز بخوانید»ایشان اول اذان،نماز میخواندند ولی یک بار هم به ما نگفتند«الان دست از کارتان بردارید،موقع اذان است،دست از بازیتان بردارید و بایستید برای نماز».ولی میگفتند:شما باید در طول این ساعت نماز بخوانید،وای به حال کسی که در طول این ساعت نماز را نخواند،آن وقت اگر آن نماز را نمیخواند، میبایست از خانه بیرون برود.
منبع:پایگاه مجلات تخصصی نور
نظرات شما عزیزان:
.: Weblog Themes By Pichak :.